ارحم الرحماء

جهان در انتظار مصلح ... مصلح در انتظار صــــالــــح

ارحم الرحماء

جهان در انتظار مصلح ... مصلح در انتظار صــــالــــح

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۲۹

اللهم احفظ امامنا

ارحم الرحماء
۲۸ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۰۶

یوم الجُمُعة ...


من گناه میکنم و تو جورش را میکشی...

سندش؟

طولانی شدن"غیبتت"...


اللهم عجل لولیک الفرج

ارحم الرحماء


شاید برای همه پیش آید که در اوووووج ذهنیاتتان به این برسید که : جهاد واقعا کار سختی ست! آنهم از نوع اکبر!

یک جاهایی ، یک وقت هایی ، یک مسایلی تا رخ نده ما به رشد نمیرسیم چه بسا این مسائل یک جاهایی رخ میده اما ما باز هم بی خیال به مسیر خودمان ادامه می دهیم !! حالا چه خوب چه ناخوب!

 

واقعا کی میشه به جهاد اکبر رسید؟ ذهنم مشغوله !

++ عنوان ربطی به متن نداشت بلکه حرف دل بود!

ارحم الرحماء
۱۱ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۴۵

یا امام رضا سلام الله علیک

این شعر آدمو بدجور دلتنگ میکنه ...... :-( 

امسال که رفتم حرم احساسم این بود که فقط منم و امام مهربونم .... انگار برا خود ِ خودم بود فقط ، بدون اینکه من بخوام ! موقع وداع از هر دری رد میشدم میفتادم روبرو ضریح و سلام دوباره و دلتنگی بیشتر .... خدایا شکرت ، ان شاالله قسمت همه ی شما 

*

*

*

بِچِه‌‌‌‌‌‌‌‌ یِ مشهد که بِشی، غم نِدِری حالت خوبه

فوری مِری سمت حرم، وَختی که غم در موکوبه


با مادرت حرفت بِره، یا با بابات درگیری شِه

مِندزی خودتِ تو حرم، می گیری محکم ضریح شه!

حرف مِزِنی، غُر مِزِنی، نق نق بیجا مُکُنی

دردا و رازای دِلِ ، اونجه تو حاشا مُکُنی


یا وختایی که خوشحالی، یا خواستته آقا مِدِه

یَک مشت نخودچیته بِخِر، برو نذریته بِده!


دم غروب و صبح زود، نقاره هاش صدا مِدَن

هَمچی که انگار اونا هم، دِرَن رضا رضا مِگَن


خادما لبخند مِزِنن، کفشدارا خوش بِش مُکُنن

اینجه همه خادم مِرَن، قدر آقا ره مِدِنن


خوبی اینجه تو ایه، اینجه حرم نیس توی قاب

بِرِ ایکه بیگیری جواب، مِری تو صحن انقلاب


سقاخانه آب مُخُوری، پنجره فولاد شُلُغه

هرکی که آمِدِه حرم، گفته نِمِده... دُرُغه!


اشکات نم نم می ریزی، یَک کُنجی پیدا مُکُنی

نگا به گنبد مُکُنی، عقده ی دل وا مُکُنی


سِلام امام مهربون، قربون رنگ گنبدت

بازم طلبیدی آقا؟ فدای ناز پرچمت


راستش آقا گرفتارُم، حاجتامم زیاد شده

حکایت مو و شما، قصه ی برگ و باد شده


وَختی خُودمه مُسپُرم، دست شما غم نِدِرُم

حاجتامه 3 سوت مِدی، دِگه چیزی کم نِدِرُم


------------------------------------------

ارحم الرحماء
۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۲۰

سلام خواهر ماه !

تمام پنجره را ،غرق حُسنِ یوسف کن

 دل اهـالی این کوچه را، تصرّف کن


قدم بزن وسط شهر، باصدای بلند

به عابران پیاده، غـزل تعارف کن


و بی بهانه، تبسم کن و، نگاهت را

شبیه آیـنه ها، عاری از تکلـّف کن


سپس به مجلس ترحیم یک غریبه برو

وچشم های خودت را پر از تأسّف کن


صدای ضبط, اتوبان, هوای بارانی

به خود بیا! نرسیده به قم،توقّف کن


سلام  دختر باران! سلام خواهر ماه!

بهشت را به همین سادگی،تصرّف کن

**********************


سیّد حمیدرضا برقعی

ششم شهریور نود وسه .قم

ارحم الرحماء
۰۹ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۲۵

ابتلاء


این روزا بدجور التماس دعا دارم 

شما رو به خدا دعام کنید ... 

ارحم الرحماء
۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۲

اصلاح نگاه به زندگی و دین !


اسم " تنها مسیر " رو شنیدید؟؟

یا گوش دادید " تنها مسیر " رو ؟؟؟

به نظرتون چطوره ؟؟ (اونایی که گوش دادید)


.

.

.


++ خدایا شکرت :)))

+++ اینو دوست عزیزم بهم معرفی کرد ، دوستی که بنابر شرایطی موقتا محل زندگیش خارج از کشور عزیزمونه ... خدا حفظش کنه :)


ارحم الرحماء