ارحم الرحماء

جهان در انتظار مصلح ... مصلح در انتظار صــــالــــح

ارحم الرحماء

جهان در انتظار مصلح ... مصلح در انتظار صــــالــــح

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۹:۳۳

دلت را به صاحبش بسپار !

دلم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم این جا و آن جا

و هر روز

برای دلم

مشتری آمد و رفت

و هی این و آن

سرسری آمد و رفت

**

ولی هیچ کس واقعا

اتاق دلم را تماشا نکرد

دلم ، قفل بود

کسی قفل قلب مرا وا نکرد

**

یکی گفت :

چرا این اتاق

پر از دود و آه است

یکی گفت :

چه دیوارهایش سیاه است

یکی گفت :

چرا نور این جا کم است

و آن دیگری گفت :

و انگار هر آجرش

فقط از غم و غصه و ماتم است

**

و رفتند و بعدش

دلم ماند بی مشتری

و من تازه آن وقت گفتم :

خدایا تو قلب مرا می خری ؟

**

و فردای آن روز

خدا آمد و توی قلبم نشست

و در را به روی همه

پشت خود بست

و من روی آن در نوشتم :

ببخشید ، دیگر

برای شما جا نداریم

از این پس به جز او

کسی را نداریم...

-----------------------------

عرفان نظرآهاری


++ امشب زیر لب دائم بیاد مولایمان مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه ، دعای فرج زمزمه میکنیم ...

و همچنین دعا برای مسلمانان مظلوم جهان علی الخصوص مسلمانان عراق و غزه .... 


ارحم الرحماء
۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۳:۴۲

ما به کجا می رویم ؟!


بسم الله 

از ابتدای ماه مبارک تا حالا آرزو به دلم مانده تلویزیون جمهوری اسلامی را باز کنم و برنامه ی هر چند کوتاه بعد از اذان مغرب تحت عنوان دعای ماه مبارک بشنوم و ببینم ! گفتم لابد این قضیه مربوط به یکی دو روز ابتدایی ست ! اما نگو که همچنان ادامه یافته متاسفانه ...

بلافاصله بعد از اذان کاممان را شیرین میکنند به دیدن فوتبال و والیبال یا زیادی اش که همه ی شبکه ها کنترات خبر پخش میکنند !!! یک روز از سر حرص کنترل را انداختم گوشه ای و گفتم آنقدری که برای انصراف از یارانه همه ی شبکه ها را بسیج کرده بودید به اندازه سر سوزن راجع به ماه مبارک هیچ اقدام چشمگیری نکردید! قبلن ها هر شبکه ای را باز میکردی یک دعای افتتاح یا دعای روز را میخواندند اما الان دریغ از یک مناجات ! جز یک برنامه که بصورت خیلی گذری و کوتاه یک تکه از مجلس حاج منصور ارضی را پخش میکند گهگاهی !

باید اعتراضمان را به گوش مسئولان متعهد و انقلابی مون برسونیم ...


+پ.ن: به نظرم عذاب شاخ و دم نداره ، همون قدر که عظمت یک ماه پربرکت برات کم رنگ شه و بجای عبادت شبانه بری توو خیابونا برا خرید لباس و... خودش دلیل آشکاریه بر آماده نبودن دلمون !


ارحم الرحماء
۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۳:۲۱

در حسرت حرم ...


الهی کسی داغ حرم نبیند .... 


ارحم الرحماء
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۰:۴۲

شهر خدا می آید ...


شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، که در ظرف زمان قرار یافته است. شهر خدا که در زمانی معلوم و با گنجایشی نامحدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ میشود، همان خانۀ ملکوتی خداست و ضیافتخانۀ ملک پادشاهی پروردگار رحمان است؛ که با عظمت بی نظیری، مانند قلعه ای با برج و باروهای بلند بر روی تپه ای از باغستان بهشت بنا شده است.

شهری که در آن این بار ملائکه به دور ساکنان خانۀ خدا طواف میکنند، و برای پذیرایی از مهمانان خدا محُرِم میشوند.

این شهر باستانی که قدمت آن به ابتدای خلقت میرسد و در جای جای آن اثر قدم های پاک اولیاء الهی پیداست، در ابتدا مهمانخانۀ پیامبران خدا بوده است و هم اکنون آنقدر وسعت یافته است که تمام امت آخرین پیامبر میتوانند به آن راه یابند. کوچه پس کوچه های این شهر قدیمی، همه به خود خدا منتهی میشوند.


با آنکه شهر بسیار بزرگ و پهناور است، اما مسیرها همه کوتاه هستند و سفرها به سرعت انجام میگیرد.کوچه باغ های شهر گرچه قدیمی اند اما فرسوده نیستند. کوچه ها آب و جارو شده با درختانی سرسبز که سایه های پر مهر خود را بدون تاریکی بر رهروان گسترانیده اند، برای پذیرایی از مهمانان خدا، آماده اند. در خم هر کوچه ای نمای دلنشین خانه ای از خانه های اولیاء خدا با نوای دلکشی از تلاوت، توجه تو را به آیه های خدای رحمان جلب میکند.


هزاران فرشتۀ زیبای الهی که هیچ همهمه ای ندارند و جایی را اشغال نمی کنند، در حال پذیرائی اند. با لبهایشان به تسبیح خدا مأمورند و بانگاه مهربانشان به تحسین مهمانان مشغول.


گاهی دستان پر عاطفۀ خود را برای دعوت، به سوی مهمانان دراز می کنند؛ و گاهی برای دعا به ایشان، به سوی میزبان بالا می برند. و خداوند با رضایت، خواسته های ایشان را در حقّ بندگانش اجابت میکند. همه می دانند که خدا دعای ملائک مقرّب خود را هیچگاه رد نمیکند؛ که او خود اینهمه مهِر مهمانان را به دل ملائک انداخته است، و خود از ایشان در دلسوزی برای مهمانان دلجویی میکند.

گروهی از ملائک سفره های پر از مائده های بهشتی را می گسترانند و گروهی دیگر سجاده های عبادت را برای سروران خود پهن می کنند. جمعی از آسمان رازها برای اهل دل می آورند و جماعتی از ایشان نیازهای دلدادگان را به سوی خدا بالا میبرند. مسئلت ها را با اشک میبرند و جوابها را با رشک مینگرند اما هیچ فرشته ای به آدمهای این شهر حسادت نمیکند. هر چه هست تحسین است و تکریم. غبطه میخورند اما غیرت نمی ورزند. نمیدانم چرا ملائک، که ابتدا با تردید به آدم (ع) مینگریستند، هم اکنون، اینهمه به فرزندان آدم علاقه مند شده اند. گویا چنین ضیافتی را از پیش نمیدیدند....



_____________________________________________________

++ این فقط بخش کوچکی از کتاب زیبای " شهر خدا " به قلم استاد پناهیان بود ...



ارحم الرحماء